با حضور رئیس و جمعی از کارکنان سازمان آرامستان ها؛
دوره شناخت انواع اختلال شخصیت در آرامستان های قزوین برگزار شد
با حضور رئیس و جمعی از کارکنان سازمان مدیریت آرامستانهای شهرداری قزوین دوره شناخت انواع اختلال شخصیت برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی سازمان مدیریت آرامستانهای شهرداری قزوین؛ مهسا مغنی یزدی در این دوره کارگاهی گفت: بیشتر افرادی که مبتلا به اختلالات شخصیتی هستند بهموقع و آگاهانه برای درمان اقدام نمیکنند و معمولا پس از اینکه خسارتهای زیادی به بار آوردند، بهسمت درمان راهی میشوند. بسیاری از موارد نیز درحالی تشخیص داده میشوند که فرد برای مشکل دیگری اقدام به درمان کرده است، اما در خلال درمان، مشکلی دیگر شناسایی میشود.
یزدی درباره اختلال شخصیتی پارانوئید خاطرنشان ساخت: اختلال پارانوئید با بیاعتمادی فراگیر نسبت به دیگران همراه است. دامنهی این بیاعتمادی بسیار گسترده است و دوستان، خانواده و شریک زندگی را نیز پوشش میدهد.
وی افزود: افراد مبتلا به این اختلال، معمولا دچار ترسهای گوناگون هستند و برای این ترسها توجیههایی تولید میکنند. این افراد همواره نسبت به دیگران در لاک دفاعی فرو میروند و نسبت به همه چیز مشکوک هستند. این افراد بهسادگی ناراحت میشوند و احساس میکنند به آنها توهین شده است، کینهجو هستند و در برابر شکست خیلی سریع غمزده میشوند. این افراد بهسختی با دیگران رابطه برقرار میکنند. افراد پارانوئید معمولا افکار و تفکراتی اشتباه را به دیگران نسبت میدهند.
این مدرس روانشناسی درخصوص اختلال شخصیتی اسکیزوئید نیز گفت: این اختلال شخصیتی باعث میشود تا فرد عمیقا به درون خود فرو برود و از ارتباط با جهان خارج باز بماند. افراد مبتلا به این اختلال، گوشهگیر هستند. درونگرایی شدیدی دارند و بیشتر به دنیای وهم و خیال تعلق دارند. افراد اسکیزوئید هیچ تمایلی به ارتباطات جنسی و اجتماعی ندارند.
وی ادامه داد: آنها بهدنبال پیروی از سنتها و هنجارها نیستند و واکنشهای احساسی مشخصی نسبت به وقایع اطراف و انسانها ندارند. این دسته از بیماران بهشدت در دنیای درونی خود غرق میشوند و لزومی به برقراری ارتباطات خارجی ندارند. علیرغم اینکه این افراد نیز از اختلالات حادی رنج میبرند، ولی این ظاهر عجیب و درونیات پیچیده چندان نمود بیرونی ندارد.
یزدی درباره اختلال شخصیتی اسکیزوتایپال نیز خاطرنشان ساخت: این دسته از افراد در ظاهر، رفتار، سخن و تجارب ادراکی عجیب هستند و ناهنجاریهای فکری مشابه مشکلات اسکیزوفرنی دارند. افراد مبتلا به این اختلال، افکار و عقاید عجیبی دارند. برای مثال فکر میکنند که با صحبتکردن با شیطان میتوانند موجب ظاهرشدن او بشوند. شک و نگرانی از جمله مشکلاتی است که این افراد را مدام همراهی میکند.
وی بیان کرد: اختلال اسکیزوتایپال باعث میشود تا فرد علاقهای به تعامل با دیگران نداشته باشد و احساس کند که دیگران برایش خطرناک هستند. این افراد بهطرز عجیبوغریبی مایل هستند تا اتفاقات و رخدادها را به خود ارتباط بدهند و به نوعی شهود غریزی در خود اعتقاد دارند. این افراد احتمال ابتلا به اسکیزوفرنی دارند و ترس در برقراری ارتباط با دیگران را تجربه میکنند. تعاملات اجتماعی برای آنها بسیار دشوار است.
این مدرس درباره اختلال شخصیتی مرزی یا طوفانی نیز گفت: در اختلال شخصیت مرزی، افراد احساس نوعی خلأ میکنند بهگونهای که انگار ترک و طرد شدهاند و روابط عاطفی و احساساتشان از ثبات برخوردار نیست. برای نمونه در مواجهه با نقدشدن، واکنشهایی مبتنی بر خشم و خشونت ابراز میکنند. افراد مبتلا به این اختلال به خود نیز آسیب میرسانند و خودکشی در پروندههای آنها دیده میشود. علت نامگذاری این اختلال با عنوان مرزی به این دلیل است که افراد در این ناهنجاری، ویژگیهای اختلال عصبی (اضطراب) و اختلال سایکوتیک را توأما دارند.
وی ادامه داد: این مشکل بیشتر در افرادی دیده میشود که تجربهی تلخ سوءاستفاده را در کودکی یا بزرگسالی تحمل کردهاند. زنان نیز به دلیل تجربهی بیشتر سوءاستفاده به این اختلال دچار میشوند. اما فمینیستها معتقدند که این نتیجهگیری اشتباه است و این قسم از اختلالات تنها به علت شیوهی ابراز خشم زنان به آنها نسبت داده شده است. درحالیکه مردان نیز آن را تجربه میکنند و درعوض برچسب ضداجتماعیبودن به آنها زده میشود.
یزدی همچنین در خصوص اختلال شخصیت نمایشی گفت: این افراد از درون احساس باارزشبودن نمیکنند و برای اثبات خود نیاز به تصدیق و تأیید دیگران دارند. این اختلال باعث میشود تا فرد برای جلب توجه دیگران دست به حرکات نمایشی و مبتنی بر خودنمایی بزند. ریشهی نام اختلال هیستریونیک نیز به واژه «هیستریونیکس» در زبان لاتین بازمیگردد که معنای بازیگر و نمایشگر دارد. کسی که به این اختلال دچار است، به ظاهر خود اهمیت زیادی میدهد و ترجیح میدهد به گونهای اغواگر و جذاب جلوه کند. این ویژگیها باعث میشود تا این افراد در معرض خطر سوءاستفاده سایرین قرار بگیرند. روابط احساسی و اجتماعی این افراد مبتنی بر خلوص نیست به همین دلیل با شکست و نقد مواجه میشود یعنی دو چیزی که بهشدت از آنها واهمه دارند. در این اختلال نوعی چرخه تکرار شونده وجود دارد: افراد مبتلا به اختلال هیستریونیک در صورت طردشدن و مورد بیتوجهی قرارگرفتن، بیشتر رو به نمایش حرکات روی میآورند و هرچه بیشتر در این حرکات غرق میشوند، بیشتر دچار احساس تنهایی میشوند.
وی درباره اختلال شخصیتی خودشیفتگی نیز اظهار کرد: افراد مبتلا به اختلال خودشیفتگی خود را بهشدت مهم و معتبر میپندارند و دوست دارند که مورد تحسین واقع شوند. چنین افرادی به دیگران غبطه میخورند و انتظار دارند که دیگران نیز به آنها غبطه بخورند. درواقع مقایسه و غبطهخوردن در ادبیات احساسی آنها وجود دارد. این اختلال باعث میشود تا فرد نسبت به دیگران فاقد همدردی باشد و از هرکسی که لازم باشد در جهت رسیدن به اهدافش استفاده میکند.
این مدرس گفت: این افراد از نگاه دیگران خودخواه، کنترلگر و بیصبر و تحمل هستند و چنانچه مورد تمسخر قرار بگیرند واکنشهایی شدید از نوع خشم و انتقام بروز میدهند. این خشم به «خشم خودشیفتگی» معروف است و عواقب منفی آن تمام افراد درگیر در آن را دربرمی گیرد.
یزدی در خصوص اختلال شخصیت وابسته نیز اضافه کرد: افراد مبتلا به این اختلال، اعتماد به نفس بسیار کمی دارند و مدام احساس نیاز به مراقبت در آنها وجود دارد. درنتیجه در تصمیمگیریهای روزانه نیز نیاز به همراهی دیگران دارند. برای برقراری ارتباطات بهمدت زمان زیادی نیاز دارند و از ترکشدن بهشدت میترسند. کسی که به این اختلال دچار است، کفایت لازم برای کارهای مختلف را در خود نمیبیند و به دیگران وابسته است. این افراد معمولا با کسانی که در دستهی اختلالات B قرار دارند، ارتباط برقرار میسازند. این ویژگیها موجب میشود تا این دسته از افراد مانند کودکانی ناتوان رفتار کنند و امکان و احتمال سوءاستفاده از آنها نیز زیاد است.
این مدرس روانشناسی درباره اختلال شخصیت وسواسی-جبری همچنین بیان کرد: در این اختلال، افراد بهشدت درگیر فهرستها، جزئیات، دقت در ریزهکاریها در امور مختلف هستند. کمال گرایی اینگونه از افراد باعث میشود تا از به پایانرساندن کارها بازبمانند. این دسته از افراد تفریح و استراحت خود را قربانی پیشبرد کارها به شکل وسواسگونه میکنند. اختلال شخصیت نامبرده باعث میشود تا فرد ویژگیهایی کنترلگر، به دور از مزاح، به شدت بااحتیاط و جدی داشته باشد. این افراد در برقراری روابط بسیار محدود و جدی عمل میکنند و مایل هستند تا درمقابل همه چیز خود را کنترل کند و نظراتش را بیان کند. طبیعی است که چنین امکانی همیشه وجود ندارد، ازاینرو وقتی احساس کنترلگری را نیاز دارند، اما ناکام میمانند، عذاب خواهند کشید.
وی در انتهای این کارگاه دو ساعته اظهار کرد: اختلالهای شخصیتی با اختلالهای روانی مانند اختلال دوقطبی متفاوت هستند. این اختلالات ۱۰ درصد از افراد را پوشش میدهند. تشخیص و درمان این اختلالات بسیار سخت و دشوار است و ریشه در عوامل متعددی دارد که شناخت آنها کوشش و واکاوی زیادی میطلبد.